راوی یک مرد خوشبخت و خوشحال است که مایل به یک زندگی صلح آمیز است. یک روز ، برای کسب درآمد ، او به شرط بندی می رود ، اما در بین برخوردها با پلیس ، که نقطه نگرانی آنها سرقت پول از یک بانک مشهور شهر است. این سرقت توسط هیچ کس غیر از بیتو ، که در برنامه ریزی بسیار تیز است ، انجام شد. از آنجا که بیتو و راوی در همان شب با هم ملاقات کرده بودند ، وقتی بیتو به راوی آسانسور داد ، راوی از مغز تیز تیغ خود استفاده می کند تا وی را توسط پلیس دستگیر کند. اما به زودی ، با کمک باند خود ، بیتو نجات می یابد ، که اکنون قول می گیرد که از رووی انتقام بگیرد. پلیس با فهمیدن خطری که وی با آن روبروست ، وی را به خارج از شهر به خانه پلیس می فرستد
راوی یک مرد خوشبخت و خوشحال است که مایل به یک زندگی صلح آمیز است. یک روز ، برای کسب درآمد ، او به شرط بندی می رود ، اما در بین برخوردها با پلیس ، که نقطه نگرانی آنها سرقت پول از یک بانک مشهور شهر است. این سرقت توسط هیچ کس غیر از بیتو ، که در برنامه ریزی بسیار تیز است ، انجام شد. از آنجا که بیتو و راوی در همان شب با هم ملاقات کرده بودند ، وقتی بیتو به راوی آسانسور داد ، راوی از مغز تیز تیغ خود استفاده می کند تا وی را توسط پلیس دستگیر کند. اما به زودی ، با کمک باند خود ، بیتو نجات می یابد ، که اکنون قول می گیرد که از رووی انتقام بگیرد. پلیس با فهمیدن خطری که وی با آن روبروست ، وی را به خارج از شهر به خانه پلیس می فرستد