قتل زن جوان بازتابی از زشتی ها و شرارت های جامعه مدرن است.

با نزدیک شدن به زمان انتخابات ، رئیس فعلی Triad Lok (یام) با خدایان خود با رقابت روبرو می شود. در عین حال ، جیمی (کو) به دنبال افزایش روابط تجاری خود با سرزمین اصلی چین است.

تمام زندگی وی ، گلادیس آیلوارد انگلیسی ، می دانست که چین مکانی است که در آن تعلق داشت. گلادیس که به عنوان یک مبلغ اعزام نشده است ، صلاحیت آن را دارد که برای اعزام خود به یک روستای فقیر و دور افتاده به عنوان یک خانواده کار کند. در آنجا او سرانجام یک زندگی کامل و شاد را پشت سر می گذارد: کاروانسرا را اجرا می کند ، به عنوان "بازرس پا" عمل می کند و به ماندارین محلی توصیه می کند. و حتی جلب قلب کاپیتان لین نان با مسابقه مختلط. اما گلادیس سرنوشت واقعی او را هنگام حمله این کشور توسط ژاپن کشف می کند و کودکان چینی برای نجات جان خود به او احتیاج دارند

داستان به دنبال چن مو ، صاحب نوار و کشتی فرنگی است ، زیرا او به آرامی با گذشته آسیب زای خود روبرو می شود ، در حالی که به افراد اطراف خود کمک می کند ، از جمله همکار خود گوان چون ، خواننده ما لی و همسایه شیائو یو.

همانطور که نقاش مشهور زیدسلاو بکسینسکی با دوربین فیلمبرداری محبوب خود همه چیز را نوار می کند ، یک حماسه خانوادگی 28 ساله از طریق نقاشی های مزاحم دیستوپی ، خانواده های خانوادگی ، تجربیات نزدیک به مرگ ، روابط عشق و نفرت و تدفین های پی در پی آشکار می شود. داستان واقعی خانواده هنری Beksinski: Zzzislaw ، همسرش Zofia و پسر با استعداد و در عین حال مشکل ساز Tomasz

هنگامی که سه دانشجوی سرکشگر ، زادگاه خود را ترک می کنند تا رویاهای مادام العمر خود را در شهر بزرگ دنبال کنند ، روابطشان با فشارهای زندگی واقعی روبرو می شود ، زیرا جنبش اصلاحات اجتماعی و سیاسی تایوانی در دهه 1980 در این زمینه گسترش می یابد

این فیلم داستان یک زن مسن (با بازی سدیم مون هی) را روایت می کند که دائما شکایات خود را در مورد محلی که هر روز در اطرافش می بیند به دفتر محلی شکایت می کند. در طول راه ، او دوستی بعید با یک افسر جوان خدمات عمومی (با بازی لی جی هون) که شروع به تدریس زبان انگلیسی می کند ، تشکیل می دهد. گرچه فیلم کمدی است ، این ژانر به عنوان وسیله نقلیه ای برای بحث در مورد موضوع عمیق تر زنان راحتی کره ای در جنگ جهانی دوم عمل می کند

Víctor کودک است که به طور تصادفی در جاده های کشور رومینگ می شود. مادرش ، پاتریشیا ، وکیل مشهور و متخصص در دادگاه های رسانه ای ، به زودی از پسرش پیدا می شود. ویکتور به بیمارستان منتقل می شود و مادرش به زودی دنبال می شود ، جایی که توسط مادر توضیح داده می شود که ویکتور ناشنوا و لال است ، اما می تواند با استفاده از زبان نشانه ارتباط برقرار کند به همین دلیل ویکتور به هیچ یک از سؤالات پرسیده پلیس پاسخ نداد. در ستاد پلیس Víctor توضیح می دهد که هنگامی که وارد مدرسه خود شد توسط مرد غریبی ربوده شد. پلیس یک مظنون احتمالی به نام چارلی ، مردی با مشکلات مالی و همسر باردار 8 ماهه را شناسایی کرد. چارلی قادر به توضیح جایی نیست که ویکتور ربوده شد

Raj Singh Puri با L.K بهترین دوست است. ملاحوترا که به نوبه خود برادر کوچکتر J.K. مالوترا این برادران مشاغل تجاری هستند و شرکت راج در شرکت خود فعالیت می کند. راج پدر سه دختر جوان است ، اولی از طریق آرایش ازدواج می کند اما دومی با معشوق خود ازدواج می کند. دختر دوم پس از گذشت چند هفته در دامادهایش ، به خانه باز می گردد و درخواست طلاق می دهد. پس از این ، راج و دختر آخرش کاملاً در برابر عشق و روابط قرار می گیرند. همه اینها زمانی تغییر می کند که عشا (دختر سوم) عاشق وارث امپراتوری ملاحوترا ، رونیت ، ل.ک. پسر مالوترا. از نعمت راج درخواست می کنید ، اما او به صراحت امتناع می ورزد و عشا به طرز محکمی رونیت را رها می کند و راج ترتیب می دهد که رونیت با دختر یک مشاغل دیگر ازدواج کند

نسخه تامیل از کمدی ترسناک سه زبانه که در آن شوهر می فهمد همسرش در اختیار دارد. همچنین به طور همزمان به زبان هندی به عنوان توتاک توتاک توتیا (2016) و در تلوگو به عنوان ابینتری (2016) ساخته شده است