- سال انتشار : 1987
- ساخت : آمریکا
پس از مواجهه با کوسه در دریای جهان ، شان برودی به آمیتی برگشته است. در اینجا او نقش پدر خود را به عهده گرفته است ، که برای اداره پلیس کار می کند و با یک زن جوان به نام تیفانی درگیر است. مادرش ، الن ، هنوز در آمیتیشن زندگی می کند. مایک برودی اکنون با کارلا ازدواج کرده است و در حال تحقیق در مورد حلزون های کونچر با همسرش جیک در باهاما است. یک شب ، در حالی که مشغول تعمیر یک شناور در بندر امیت از قایق پلیس بود ، شان را از زیر کمین گرفته و توسط دشمن قدیمی بردی ، یک کوسه بزرگ سفید کشته می شود. بعد از تشییع جنازه ، الن از مایك می خواهد كه از آب بماند ، اما او امتناع می كند و الن را به همراه خود و همسر و دخترش
پس از مواجهه با کوسه در دریای جهان ، شان برودی به آمیتی برگشته است. در اینجا او نقش پدر خود را به عهده گرفته است ، که برای اداره پلیس کار می کند و با یک زن جوان به نام تیفانی درگیر است. مادرش ، الن ، هنوز در آمیتیشن زندگی می کند. مایک برودی اکنون با کارلا ازدواج کرده است و در حال تحقیق در مورد حلزون های کونچر با همسرش جیک در باهاما است. یک شب ، در حالی که مشغول تعمیر یک شناور در بندر امیت از قایق پلیس بود ، شان را از زیر کمین گرفته و توسط دشمن قدیمی بردی ، یک کوسه بزرگ سفید کشته می شود. بعد از تشییع جنازه ، الن از مایک می خواهد که از آب بماند ، اما او امتناع می کند و الن را به همراه خود و همسر و دخترش