ویجی سلگاونکار شبکه تلویزیونی کابلی را در یک روستای دورافتاده و کوهستانی گوا اجرا می کند. او زندگی همسرش را با همسر نادینی و دو دختر زندگی می کند. ویجی که یک ترک تحصیل در کلاس 4 و یک یتیم است ، در راه موفقیت با هوشمندی و سخت کوشی خیابان و خیابان خود تلاش کرده است تا خانواده خود را که معنای جهان برای او دارند فراهم کند. مرد معدودی از معنی و نیازها؛ ویجی معتقد است که زندگی به سادگی باید زندگی کند - همسرش ، در حالی که عاشقانه او را دوست دارد ، می خواهد رفتار پرهیجان و بدحجابی ویجی به پایان برسد و دنیا را برای خانواده اش می خواهد. اگر یک چیز وجود دارد که ویجی نمی تواند بدون آن زندگی کند ، اشتیاق او به تماشای فیلم ها است. این وسواس «دلپذیر» اوست که اصلاً دلش نمی خواهد تمام شب در دفتر کارش بماند
ویجی سلگاونکار شبکه تلویزیونی کابلی را در یک روستای دورافتاده و کوهستانی گوا اجرا می کند. او زندگی همسرش را با همسر نادینی و دو دختر زندگی می کند. ویجی که یک ترک تحصیل در کلاس 4 و یک یتیم است ، در راه موفقیت با هوشمندی و سخت کوشی خیابان و خیابان خود تلاش کرده است تا خانواده خود را که معنای جهان برای او دارند فراهم کند. مرد معدودی از معنی و نیازها؛ ویجی معتقد است که زندگی به سادگی باید زندگی کند – همسرش ، در حالی که عاشقانه او را دوست دارد ، می خواهد رفتار پرهیجان و بدحجابی ویجی به پایان برسد و دنیا را برای خانواده اش می خواهد. اگر یک چیز وجود دارد که ویجی نمی تواند بدون آن زندگی کند ، اشتیاق او به تماشای فیلم ها است. این وسواس «دلپذیر» اوست که اصلاً دلش نمی خواهد تمام شب در دفتر کارش بماند